آیا دادیار اجازه بازداشت دارد؟ (اختیارات قانونی دادیار)

آیا دادیار اجازه بازداشت دارد؟ (اختیارات قانونی دادیار)

آیا دادیار میتواند بازداشت کند

دادیار به طور مستقیم اختیار صدور قرار بازداشت موقت را ندارد. مرجع اصلی صدور این قرار در دادسرا، بازپرس است و نیاز به تأیید دادستان دارد. اما دادیار می تواند در شرایط خاصی دستور جلب متهم را صادر کند و در غیاب بازپرس، با موافقت دادستان، قرارهای تأمین کیفری از جمله بازداشت موقت را برای مدت محدود صادر نماید. درک تفاوت های بنیادین بین این دو نوع اقدام قضایی و شناخت حدود اختیارات دادیار، برای هر شهروندی که با مراجع قضایی سروکار دارد، حیاتی است.

فهم جایگاه و اختیارات دادیار در نظام قضایی، به ویژه در مراحل تحقیقات مقدماتی، می تواند ابهامات زیادی را برطرف کند. این مقاله با هدف روشن کردن این تمایزها و تبیین دقیق نقش دادیار، به بررسی جنبه های مختلف موضوع بازداشت و جلب متهم از منظر قانونی می پردازد و راهنمایی جامع برای عموم شهروندان، دانشجویان حقوق و فعالان این حوزه ارائه می دهد.

دادیار کیست و چه جایگاهی در نظام قضایی دارد؟

دادیار، یکی از مقامات قضایی در دادسرا محسوب می شود که تحت نظارت و ریاست دادستان فعالیت می کند. جایگاه دادیار در سلسله مراتب قضایی، بلافاصله پس از دادستان قرار دارد و وظایف او به نوعی بازوی اجرایی و تحقیقاتی دادستان به شمار می رود. قانون آیین دادرسی کیفری، دادیار را به عنوان نماینده دادستان معرفی می کند که از حیث اظهارنظر و رأی، تابع دادستان است. این مقام قضایی، بسته به ارجاع دادستان، می تواند عهده دار امور مختلفی از جمله سرپرستی، انجام تحقیقات مقدماتی، اجرای احکام و سایر وظایفی شود که بر عهده دادستان است.

وظیفه اصلی دادیار در دادسرا، کمک به دادستان در انجام تحقیقات مقدماتی پرونده های کیفری است. در این مرحله، دادیار وظیفه جمع آوری ادله، بازجویی از متهم و شهود، بررسی صحنه جرم و انجام سایر اقدامات لازم برای کشف حقیقت را بر عهده دارد. با این حال، اختیارات او در مقایسه با بازپرس در برخی موارد محدودتر است؛ به عنوان مثال، بازپرس در صدور قرارهای تأمین کیفری، استقلال بیشتری دارد، در حالی که قرارهای دادیار اغلب نیازمند تأیید دادستان است.

دادیاران بر اساس وظایف محوله، ممکن است در دسته های مختلفی قرار گیرند، اگرچه این تقسیم بندی بیشتر از حیث عملکردی است و در قانون به صورت صریح نیامده است. برخی از انواع دادیارها عبارتند از:

  • دادیار تحقیق: وظیفه اصلی او انجام تحقیقات مقدماتی در مورد جرایم است.
  • دادیار اظهارنظر: مسئولیت بررسی نتایج تحقیقات و ارائه نظر حقوقی به دادستان را دارد.
  • دادیار اجرای احکام: بر اجرای صحیح احکام قضایی نظارت می کند.
  • دادیار ناظر زندان: بر وضعیت زندانیان و رعایت حقوق آن ها در زندان ها نظارت دارد.
  • دادیار شعبه: مسئول رسیدگی به پرونده های خاص یک شعبه از دادسرا است.

در نهایت، دادیار هنگام حضور در دادگاه جهت دفاع از کیفرخواست، به نام دادستان بیان عقیده می کند و در خصوص اجرای احکام نیز مطابق مقررات عمل می نماید. این جایگاه نشان دهنده اهمیت و نقش کلیدی دادیار در فرایند دادرسی کیفری و تضمین عدالت است.

تفاوت «دستور جلب» و «قرار بازداشت موقت»

در نظام حقوقی کیفری ایران، اصطلاحات «دستور جلب» و «قرار بازداشت موقت» هر دو به نوعی سلب آزادی متهم را در پی دارند، اما از نظر ماهیت، اهداف، شرایط صدور و مرجع صادرکننده، تفاوت های اساسی با یکدیگر دارند. شناخت دقیق این تفاوت ها برای فهم حقوق متهم و اختیارات مقامات قضایی از اهمیت بالایی برخوردار است.

دستور جلب

دستور جلب، امری قضایی است که هدف آن آوردن متهم به دادسرا یا دادگاه برای انجام تحقیقات یا محاکمه است. این دستور به معنای توقیف موقت فرد به منظور حضور اجباری او در مرجع قضایی است و ماهیت آن موقتی و اداری تلقی می شود. دادیار یا بازپرس می توانند دستور جلب را صادر کنند و مدت زمان آن معمولاً محدود به زمان لازم برای رساندن متهم به مرجع قضایی و انجام تفهیم اتهام یا تحقیقات اولیه است.

موارد صدور دستور جلب توسط دادیار یا بازپرس در قانون آیین دادرسی کیفری به صراحت ذکر شده است. از جمله مهم ترین این موارد می توان به عدم حضور متهم پس از ابلاغ احضاریه قانونی بدون عذر موجه اشاره کرد. ماده ۱۸۰ قانون آیین دادرسی کیفری مقرر می دارد: در صورت عدم حضور متهم و یا عدم ابلاغ احضاریه، همچنین در مواردی که ضروری تشخیص داده شود و یا بیم فرار یا مخفی شدن متهم باشد، دادستان یا بازپرس می تواند دستور جلب متهم را صادر کند. همچنین، در برخی جرایم مشهود، ممکن است بلافاصله دستور جلب صادر شود (ماده ۱۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری).

قرار بازداشت موقت

قرار بازداشت موقت، یکی از شدیدترین انواع قرارهای تأمین کیفری است که به موجب آن، متهم برای مدت زمان مشخصی در بازداشتگاه یا زندان نگهداری می شود. این قرار، سلب آزادی متهم برای جلوگیری از وقوع اهداف خاص قضایی است و ماهیت آن قضایی و حمایتی از فرایند دادرسی تلقی می شود.

هدف از صدور قرار بازداشت موقت، تنها آوردن متهم به مرجع قضایی نیست، بلکه جلوگیری از مواردی مانند فرار متهم، مخفی کردن ادله جرم، تبانی با سایر متهمان یا شهود، یا ارتکاب مجدد جرم است. این قرار زمانی صادر می شود که ادله و شواهد قوی بر انتساب اتهام وجود داشته باشد و سایر قرارهای تأمین کیفری (مانند کفالت یا وثیقه) برای جلوگیری از اهداف فوق کافی نباشند.

ماده ۲۳۷ قانون آیین دادرسی کیفری شرایط صدور قرار بازداشت موقت توسط بازپرس را مشخص می کند. این شرایط شامل جرایم خاص (مانند قتل عمد، آدم ربایی، سرقت مسلحانه) یا وجود دلایل قوی و متعدد دال بر ارتکاب جرم و بیم تبانی یا فرار متهم است. مدت زمان بازداشت موقت نیز محدود است و باید به طور منظم توسط مرجع قضایی مورد بازبینی قرار گیرد تا از سلب آزادی بی مورد جلوگیری شود.

تفاوت اساسی بین دستور جلب و قرار بازداشت موقت این است که جلب صرفاً برای حضور متهم است و ماهیت اداری دارد، اما بازداشت موقت برای سلب آزادی متهم به عنوان یک قرار تأمین کیفری و با اهداف مشخص قضایی صادر می شود.

آیا دادیار می تواند «دستور جلب» صادر کند؟ (پاسخ تفصیلی)

بله، دادیار، به ویژه دادیار تحقیق، در چارچوب اختیارات قانونی خود و با رعایت مقررات مندرج در قانون آیین دادرسی کیفری، می تواند دستور جلب متهم را صادر کند. همانطور که پیشتر اشاره شد، دستور جلب به منظور احضار و آوردن متهم به مرجع قضایی صادر می شود و با قرار بازداشت موقت که یک قرار تأمین کیفری است، تفاوت دارد.

اختیار دادیار برای صدور دستور جلب از نمایندگی او از دادستان ناشی می شود. دادستان به عنوان رئیس دادسرا، بر اساس قانون دارای اختیار صدور دستور جلب است و می تواند بخشی از این اختیارات را به دادیاران محول کند. بنابراین، دادیار تحقیق که وظیفه انجام تحقیقات مقدماتی را بر عهده دارد، در شرایط مشخصی می تواند این دستور را صادر نماید.

شرایط و موارد صدور دستور جلب توسط دادیار عبارتند از:

  1. عدم حضور متهم پس از احضار قانونی: اگر متهم با وجود ابلاغ قانونی احضاریه، بدون عذر موجه در دادسرا حاضر نشود، دادیار می تواند دستور جلب او را صادر کند. ماده ۱۸۰ قانون آیین دادرسی کیفری به این موضوع اشاره دارد.
  2. بیم فرار یا مخفی شدن متهم: در مواردی که با توجه به دلایل و شواهد موجود، دادیار تشخیص دهد که متهم قصد فرار یا مخفی شدن را دارد و حضور او برای ادامه تحقیقات ضروری است، می تواند بدون احضار قبلی نیز دستور جلب را صادر کند. این مورد در ماده ۱۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری پیش بینی شده است.
  3. جرایم مشهود: در برخی جرایم مشهود که نیاز به سرعت عمل در جمع آوری ادله و جلوگیری از محو آثار جرم وجود دارد، دادیار می تواند دستور جلب متهم را صادر کند.
  4. ضرورت تشخیص داده شده توسط مقام قضایی: به طور کلی، هرگاه دادیار حضور متهم را برای تکمیل تحقیقات ضروری تشخیص دهد و سایر راه ها مؤثر نباشد، می تواند از این اختیار استفاده کند.

پس از صدور دستور جلب توسط دادیار، این دستور به ضابطین دادگستری (مانند نیروی انتظامی) ابلاغ می شود و آنها موظفند متهم را جلب کرده و در اسرع وقت به دادسرا منتقل کنند. مدت زمان بازداشت متهم به موجب دستور جلب، صرفاً محدود به زمان لازم برای انتقال و حضور او در دادسرا و انجام تحقیقات اولیه است و پس از آن، باید با صدور قرار مناسب (مانند قرار تأمین کیفری یا قرار آزادی) وضعیت او مشخص شود.

آیا دادیار می تواند «قرار بازداشت موقت» صادر کند؟ (پاسخ تفصیلی و قانونی)

پاسخ کوتاه و کلی به این پرسش، خیر است. دادیار به طور مستقل اختیار صدور «قرار بازداشت موقت» را ندارد. این موضوع یکی از تفاوت های اساسی بین دادیار و بازپرس در مراحل تحقیقات مقدماتی است. مرجع اصلی و مستقل صدور قرار بازداشت موقت در دادسرا، بازپرس است.

نقش بازپرس و دادستان در صدور قرار بازداشت موقت

بر اساس قانون آیین دادرسی کیفری، بازپرس به عنوان مقام تحقیق، مسئول اصلی صدور قرارهای تأمین کیفری از جمله قرار بازداشت موقت است. ماده ۲۳۷ این قانون شرایط صدور قرار بازداشت موقت توسط بازپرس را به تفصیل بیان می کند. اما حتی قرار بازداشت موقت صادره توسط بازپرس نیز برای اعتبار نیازمند تأیید و موافقت دادستان (یا معاون او یا دادیار کُل) است. ماده ۲۳۸ قانون آیین دادرسی کیفری به صراحت بیان می دارد: قرار بازداشت موقت باید مستدل و موجه باشد و با موافقت دادستان صادر شود و در هر صورت مدت بازداشت از حداقل و حداکثر مقرر قانونی تجاوز نمی کند.

نقش دادیار در فرایند صدور قرار بازداشت موقت

با توجه به توضیحات فوق، دادیار تحقیق در صورت لزوم بازداشت موقت متهم، نمی تواند مستقلاً چنین قراری را صادر کند. بلکه وظیفه او در این مرحله، این است که با توجه به نتایج تحقیقات و با ارائه دلایل و مستندات کافی، نظر خود را مبنی بر لزوم صدور قرار بازداشت موقت به دادستان اعلام کند. دادستان پس از بررسی و در صورت موافقت با نظر دادیار، می تواند از بازپرس بخواهد که قرار بازداشت موقت را صادر کند یا خود با نظر بازپرس موافقت نماید.

موارد استثنایی و اختیارات محدود دادیار در خصوص بازداشت

علی رغم اصل کلی فوق، قانون آیین دادرسی کیفری در موارد بسیار استثنایی و تحت شرایط خاص، اختیاراتی محدود و موقتی به دادیار در زمینه صدور قرارهای تأمین کیفری (که می تواند شامل بازداشت موقت نیز باشد) اعطا کرده است. این موارد به ماده ۹۲ قانون آیین دادرسی کیفری مربوط می شود.

ماده ۹۲ قانون آیین دادرسی کیفری مقرر می دارد: در صورت غیبت یا امتناع بازپرس از انجام وظیفه، دادستان می تواند به طور موقت یکی از دادیاران را به جای بازپرس تعیین کند تا اقدامات ضروری از قبیل صدور قرار تأمین کیفری و دستور جلب را انجام دهد. این اقدامات در اولین فرصت به اطلاع بازپرس می رسد و او موظف به تأیید یا رد آنها است.

ماده ۹۳ همین قانون نیز می افزاید: در جرایمی که به موجب قانون، صدور قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس الزامی است، در صورت غیبت یا امتناع بازپرس، دادیار می تواند با موافقت دادستان، برای مدت محدود (معمولاً ۲۴ ساعت) قرار بازداشت موقت صادر کند تا بازپرس تعیین شود. این اختیار، یک استثناء و کاملاً موقتی است و بلافاصله پس از حضور بازپرس، موضوع باید توسط او مورد بررسی و تأیید قرار گیرد.

بنابراین، حتی در این موارد استثنایی نیز، اختیار دادیار تحت نظارت و موافقت دادستان است و ماهیت آن اضطراری و موقتی است. این تمهید قانونی برای جلوگیری از توقف فرایند تحقیقات در شرایط خاص و تضمین نظم عمومی اندیشیده شده است. اما این به معنای اختیار مستقل و دائمی دادیار برای صدور قرار بازداشت موقت نیست.

در جمع بندی، مرجع اصلی صدور قرار بازداشت موقت، بازپرس است که نیاز به موافقت دادستان دارد، و نقش دادیار در این خصوص محدود به پیشنهاد به دادستان یا انجام اقدامات اضطراری و موقتی در غیاب بازپرس با تأیید دادستان است.

مقایسه اختیارات دادیار، بازپرس و دادستان در خصوص بازداشت

برای درک بهتر حدود اختیارات هر یک از مقامات قضایی در دادسرا، مقایسه وظایف و اختیارات دادیار، بازپرس و دادستان در خصوص اقدامات مرتبط با سلب آزادی (جلب و بازداشت موقت) ضروری است. این سه مقام، با وجود نقش های مکمل، از اختیارات متفاوتی برخوردارند که در جدول زیر به صورت خلاصه و مقایسه ای ارائه شده است:

مقام قضایی اختیار صدور دستور جلب اختیار صدور قرار بازداشت موقت نیاز به تأیید مقام مافوق
دادیار بله (در موارد خاص و با رعایت قانون) خیر (به طور مستقل) / بله (در موارد استثنایی ماده ۹۲ و ۹۳ ق.آ.د.ک و با موافقت دادستان برای مدت محدود) برای دستور جلب: خیر / برای بازداشت موقت (در موارد استثنایی): بله (توسط دادستان)
بازپرس بله بله برای قرار بازداشت موقت: بله (توسط دادستان)
دادستان بله (مستقیم یا از طریق تفویض اختیار) اختیار تأیید یا رد قرار بازداشت موقت بازپرس و همچنین اختیار درخواست صدور این قرار از بازپرس خیر

همانطور که در جدول مشاهده می شود، بازپرس دارای بیشترین استقلال در تصمیم گیری برای صدور قرار بازداشت موقت است، هرچند این قرار برای اعتبار قانونی نیازمند تأیید دادستان است. دادیار، در مقابل، بیشتر نقش نماینده و بازوی اجرایی دادستان را ایفا می کند و اختیارات او در زمینه بازداشت موقت بسیار محدود و منوط به شرایط خاص و موافقت دادستان است. این تقسیم وظایف و اختیارات، نشان دهنده سیستمی از نظارت و کنترل متقابل در دادسرا است که به منظور حفظ حقوق شهروندان و جلوگیری از سوءاستفاده از قدرت قضایی طراحی شده است.

مواد قانونی کلیدی مربوط به بازداشت در آیین دادرسی کیفری

شناخت مواد قانونی مرتبط با بازداشت و جلب متهم، برای هر کسی که به دنبال درک دقیق تر اختیارات مقامات قضایی است، ضروری است. قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات بعدی، چارچوب قانونی این اقدامات را مشخص کرده است. در ادامه به برخی از مواد کلیدی در این زمینه اشاره می شود:

ماده ۹۲ قانون آیین دادرسی کیفری (اختیارات دادیار در غیاب بازپرس)

این ماده به صراحت بیان می دارد: در صورت غیبت یا امتناع بازپرس از انجام وظیفه، دادستان می تواند به طور موقت یکی از دادیاران را به جای بازپرس تعیین کند تا اقدامات ضروری از قبیل صدور قرار تأمین کیفری و دستور جلب را انجام دهد. این اقدامات در اولین فرصت به اطلاع بازپرس می رسد و او موظف به تأیید یا رد آنها است. این ماده نشان می دهد که اختیار دادیار برای صدور قرار تأمین (از جمله بازداشت موقت) محدود به شرایط اضطراری و موقت، با موافقت دادستان و تأیید نهایی بازپرس است.

ماده ۹۳ قانون آیین دادرسی کیفری (اختیار موقت دادیار در جرایم خاص)

این ماده تکمیل کننده ماده ۹۲ است و بیان می کند: در جرایمی که به موجب قانون، صدور قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس الزامی است، در صورت غیبت یا امتناع بازپرس، دادیار می تواند با موافقت دادستان، برای مدت محدود (حداکثر ۲۴ ساعت) قرار بازداشت موقت صادر کند تا بازپرس تعیین شود. این ماده به وضوح بر ماهیت موقتی و استثنایی این اختیار دادیار تأکید دارد.

ماده ۱۸۰ قانون آیین دادرسی کیفری (دستور جلب)

این ماده به یکی از موارد صدور دستور جلب می پردازد: در صورت عدم حضور متهم و یا عدم ابلاغ احضاریه، همچنین در مواردی که ضروری تشخیص داده شود و یا بیم فرار یا مخفی شدن متهم باشد، دادستان یا بازپرس می تواند دستور جلب متهم را صادر کند. این ماده مبنای قانونی صدور دستور جلب توسط دادیار (به عنوان نماینده دادستان) را فراهم می کند.

ماده ۱۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری (جلب متهم بدون احضار قبلی)

این ماده مربوط به مواردی است که نیازی به احضار قبلی متهم نیست و می توان مستقیماً دستور جلب را صادر کرد: در صورتی که دلیل کافی بر وقوع جرم وجود داشته باشد و بیم تبانی یا مخفی شدن متهم یا محو آثار جرم باشد، می توان متهم را بدون احضار قبلی جلب کرد. این اختیار نیز می تواند توسط دادیار در چارچوب نمایندگی از دادستان به کار گرفته شود.

ماده ۲۳۷ قانون آیین دادرسی کیفری (شرایط صدور قرار بازداشت موقت توسط بازپرس)

این ماده شرایط دقیق و قانونی صدور قرار بازداشت موقت را مشخص می کند و تاکید دارد که مرجع اصلی صدور این قرار بازپرس است. شرایطی مانند جرایم خاص (مانند قتل عمد، آدم ربایی، سرقت مسلحانه)، وجود دلایل قوی و متعدد بر انتساب اتهام و بیم فرار، تبانی یا ارتکاب مجدد جرم، از جمله موارد مندرج در این ماده است.

ماده ۲۳۸ قانون آیین دادرسی کیفری (لزوم تأیید دادستان برای قرار بازداشت موقت بازپرس)

این ماده نشان دهنده نقش نظارتی دادستان است: قرار بازداشت موقت باید مستدل و موجه باشد و با موافقت دادستان صادر شود و در هر صورت مدت بازداشت از حداقل و حداکثر مقرر قانونی تجاوز نمی کند. این ماده تأکید می کند که حتی قرار بازداشت صادره توسط بازپرس نیز بدون تأیید دادستان فاقد اعتبار است.

این مواد قانونی، چارچوب اقدامات قضایی مرتبط با سلب آزادی را ترسیم می کنند و درک آن ها برای متهمان، شاکیان و تمامی افراد درگیر در پرونده های کیفری، از اهمیت بالایی برخوردار است.

مطابق ماده ۲۳۷ قانون آیین دادرسی کیفری، صدور قرار بازداشت موقت عمدتاً در صلاحیت بازپرس است و حتی در این حالت نیز نیاز به تأیید دادستان دارد، که این خود نشان دهنده محدودیت اختیارات دادیار در این زمینه است.

نتیجه گیری: جمع بندی نکات اصلی

در پاسخ به این سوال کلیدی که آیا دادیار می تواند بازداشت کند؟، روشن شد که دادیار به طور مستقیم و مستقل اختیار صدور قرار بازداشت موقت را ندارد. این اختیار، به عنوان یکی از مهم ترین قرارهای تأمین کیفری، به بازپرس اختصاص دارد و حتی قرار بازداشت موقت صادره توسط بازپرس نیز برای اعتبار قانونی نیازمند تأیید دادستان است. نقش دادیار در این خصوص، محدود به پیشنهاد به دادستان یا انجام اقدامات اضطراری و موقتی در غیاب بازپرس و با تأیید دادستان، برای جلوگیری از توقف تحقیقات است.

با این حال، دادیار در چارچوب اختیارات خود می تواند دستور جلب متهم را صادر کند. دستور جلب، امری برای آوردن متهم به مرجع قضایی است و از نظر ماهیت و هدف، با قرار بازداشت موقت تفاوت بنیادین دارد. این دستور در مواردی مانند عدم حضور متهم پس از احضار قانونی یا بیم فرار و مخفی شدن او، صادر می شود و ماهیتی موقتی و اداری دارد.

شناخت دقیق از اختیارات هر یک از مقامات قضایی – دادیار، بازپرس و دادستان – در دادسرا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این تمایزها نه تنها به شفافیت فرایند دادرسی کمک می کند، بلکه حقوق شهروندان را نیز در برابر اقدامات قضایی تضمین می نماید. سیستم قضایی ایران با این تقسیم وظایف، سعی در ایجاد تعادل بین سرعت در کشف جرم و حفظ حقوق فردی دارد.

در نهایت، در مواجهه با پرونده های قضایی و اقدامات مراجع ذی ربط، کسب مشاوره حقوقی تخصصی از وکلا و کارشناسان حقوقی می تواند راهگشا باشد و از سردرگمی ها و پیامدهای ناخواسته جلوگیری کند. آگاهی حقوقی، بهترین سپر دفاعی برای هر فرد در جامعه است.

سوالات متداول

چه کسی قرار بازداشت موقت را در دادسرا صادر می کند؟

مرجع اصلی و مستقل صدور قرار بازداشت موقت در دادسرا، بازپرس است. این قرار برای اعتبار قانونی، نیازمند تأیید و موافقت دادستان یا معاون او یا دادیار کُل است.

آیا دادیار می تواند متهم را بدون احضار قبلی بازداشت کند؟

خیر، دادیار به طور مستقل نمی تواند متهم را بازداشت موقت کند. اما در مواردی که متهم با وجود احضار قانونی حاضر نشود یا بیم فرار و مخفی شدن او باشد، دادیار می تواند دستور جلب متهم را صادر کند که هدف آن صرفاً حضور متهم در دادسرا است، نه بازداشت موقت.

چه فرقی بین بازداشت و جلب وجود دارد؟

جلب امری است برای آوردن متهم به مرجع قضایی جهت انجام تحقیقات یا محاکمه و ماهیتی موقتی و اداری دارد. اما بازداشت موقت، قرار قضایی است که متهم را برای مدت مشخصی سلب آزادی می کند با اهدافی مانند جلوگیری از فرار، تبانی یا محو ادله جرم و یکی از قرارهای تأمین کیفری است.

وظیفه دادیار تحقیق در صورت نیاز به بازداشت متهم چیست؟

در صورت نیاز به بازداشت متهم، دادیار تحقیق باید با دلایل و مستندات کافی، نظر خود را مبنی بر لزوم صدور قرار بازداشت موقت به دادستان اعلام کند. سپس دادستان در صورت موافقت، از بازپرس می خواهد که این قرار را صادر کند یا خود با نظر بازپرس موافقت می نماید.

آیا دادیار می تواند قرارهای تأمین کیفری صادر کند؟

به طور مستقل خیر، مرجع اصلی صدور قرارهای تأمین کیفری (از جمله بازداشت موقت، کفالت، وثیقه) در دادسرا بازپرس است. اما در موارد استثنایی مانند غیبت بازپرس، دادیار می تواند با موافقت دادستان و برای مدت محدود و موقت، اقدامات ضروری از جمله صدور قرار تأمین کیفری را انجام دهد تا بازپرس تعیین شود.

اگر بازپرس غایب باشد، آیا دادیار می تواند قرار بازداشت صادر کند؟

بله، در موارد استثنایی و با رعایت شرایط خاص ماده ۹۲ و ۹۳ قانون آیین دادرسی کیفری، یعنی در صورت غیبت یا امتناع بازپرس از انجام وظیفه، دادیار می تواند با موافقت دادستان و برای مدت محدود (معمولاً ۲۴ ساعت)، قرار بازداشت موقت را صادر کند تا بازپرس تعیین شده و موضوع را تأیید یا رد نماید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "آیا دادیار اجازه بازداشت دارد؟ (اختیارات قانونی دادیار)" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "آیا دادیار اجازه بازداشت دارد؟ (اختیارات قانونی دادیار)"، کلیک کنید.