شکل احساسات برای کودکان

شکل گیری و رشد عاطفی در کودکان، مسیری حیاتی برای شناخت احساسات و بیان احساسات آن هاست. درک این فرایند به والدین و مربیان کمک می کند تا با آموزش احساسات به کودکان، پایههای هوش هیجانی قوی را در آن ها بنا نهند و به آن ها در مدیریت احساسات خود یاری رسانند.
دنیای احساسات کودکان، از بدو تولد آغاز به شکل گیری می کند و با گذشت زمان پیچیده تر می شود. نوزادان در ابتدا تنها می توانند احساسات اساسی مانند علاقه، پریشانی و رضایت را بروز دهند. این واکنش های اولیه، که بیشتر به فرایندهای درونی و محرک های حسی مرتبط هستند، با رشد عصبی و شناختی کودک به تدریج به طیف وسیع تری از احساسات مانند شادی، تعجب، غم، انزجار، عصبانیت و ترس تبدیل می شوند. با ورود به سنین نوپایی، یعنی حدود ۱۵ تا ۲۴ ماهگی، کودک به خودآگاهی بیشتری دست می یابد و قادر به ابراز احساسات خودآگاهانه نظیر خجالت، همدلی و حسادت خواهد بود.
در حدود سه سالگی، با بلوغ شناختی و هورمونی، کودکان احساسات پیچیده تری مانند غرور، شرم و احساس گناه را تجربه می کنند. در این مرحله، آن ها توانایی درک قوانین و هنجارهای اجتماعی را پیدا می کنند و می توانند اعمال خود را بر اساس آنچه از نظر اجتماعی مناسب است، تنظیم کنند. وظیفه ما به عنوان والدین و مربیان، پذیرش بی قیدوشرط این دنیای درونی پیچیده است. احساسات، چه مثبت و چه منفی، صرفاً وجود دارند و نه خوب هستند و نه بد. با الگوبرداری صحیح و آموزش روش های تنظیم و مدیریت احساسات، می توانیم به کودکان کمک کنیم تا در مواجهه با هیجانات شدید، تسلیم آن ها نشوند و رفتارهای سازنده ای از خود نشان دهند.
اهمیت آموزش احساسات به کودکان
کودکان، همانند بزرگسالان، با دریایی از احساسات سر و کار دارند؛ از ناامیدی و هیجان زدگی گرفته تا عصبانیت، غم، حسادت، ترس و اضطراب. با این حال، کودکان خردسال اغلب قادر به بیان کلامی این احساسات نیستند و آن ها را از طریق زبان بدن، حالت چهره، رفتار و حتی بازی هایشان منعکس می کنند. گاهی این بروز احساسات می تواند به شیوه هایی نامناسب یا مشکل آفرین باشد که نیاز به راهنمایی و آموزش دارد.
فرایند آموزش احساسات به کودکان از همان لحظه تولد آغاز می شود. نوزادان نیاز دارند تا احساسات خود را شناسایی، بیان و مدیریت کنند و این مهارت ها را از طریق تعاملات اجتماعی و روابط با افراد مهم زندگی خود، به ویژه والدین، پدربزرگ و مادربزرگ، می آموزند. شما به عنوان پدر یا مادر، نقشی حیاتی در کمک به فرزندتان برای درک احساسات و رفتارهایش ایفا می کنید و باید به او نشان دهید که چگونه هیجاناتش را به شیوه ای مثبت و سازنده کنترل کند.
کودکانی که روش های سالم برای بیان احساسات و کنار آمدن با آن ها را می آموزند، در آینده احتمالاً حامی و همدل دیگران خواهند بود، عملکرد بهتری در مدرسه و حرفه شان خواهند داشت، روابط مثبت و پایداری را تجربه می کنند، از سلامت روان خوبی برخوردارند و مشکلات رفتاری کمتری از خود نشان می دهند. این کودکان انعطاف پذیرتر هستند و احساس شایستگی، توانایی و اعتمادبه نفس بیشتری دارند که به آن ها کمک می کند نسبت به خود احساس مثبتی داشته باشند. این رشد عاطفی، پایه ای محکم برای زندگی آینده آن هاست.
ابراز احساسات باعث کاهش اضطراب می شود
احساسات منفی، بخشی جدایی ناپذیر از تجربه انسانی هستند، اما برای یک کودک خردسال، می توانند ترسناک و طاقت فرسا باشند. ایجاد فضایی امن که امکان ابراز احساسات منفی را فراهم کند، به کودک اجازه می دهد تا آن ها را به شیوه ای سالم بپذیرد. هنگامی که کودک به جای مبارزه با احساسات خود، آن ها را بروز می دهد، بار استرس و اضطراب از بین می رود و او می تواند با آرامش بیشتری با چالش ها روبه رو شود. این فرایند، گامی مهم در مدیریت احساسات است.
شناخت احساسات باعث تقویت هوش هیجانی می گردد
بسیاری از والدین ممکن است انتظار داشته باشند که فرزندشان به طور خودکار بداند چگونه احساسات خود را به شیوه ای صحیح ابراز کند. اما اولین قدم برای کنار آمدن با هر احساسی، شناخت احساسات است. هنگامی که کودک با واژگان گسترده ای از زبان احساسات آشنا می شود، بهتر می تواند تجارب درونی خود را به طور دقیق تعریف کند. این توانایی در نام گذاری و درک احساسات، زمینه را برای تقویت هوش هیجانی او فراهم می آورد و به او کمک می کند تا احساسات خود و دیگران را بهتر درک کند.
شناخت احساسات باعث خودآگاهی می شود
وقتی کودکی در شناسایی احساسات خود مهارت پیدا می کند، نسبت به آنچه در اطرافش باعث آرامش یا پریشانی او می شود، به خودآگاهی می رسد. این خودآگاهی، به او کمک می کند تا محرک های احساسی خود را بشناسد و یاد بگیرد چگونه با آن ها کنار بیاید. به فرزند خود کمک کنید تا هر آنچه را که باعث کاهش استرس او می شود، مشاهده و شناسایی کند. این شناخت احساسات درونی، به او قدرت می دهد تا کنترل بیشتری بر واکنش هایش داشته باشد و به رشد عاطفی سالم تر او منجر شود.
ابراز موفقیت آمیز احساسات سنگ بنای سلامت روان است
ابراز احساسات به صورت روتین و سالم، نقش کلیدی در پیشگیری از الگوهای سازگاری منفی دارد که می توانند به اضطراب، افسردگی و سایر مشکلات سلامت روان منجر شوند. زمانی که کودکان یاد می گیرند احساسات خود را به شیوه ای مؤثر بیان کنند، کمتر احتمال دارد که این هیجانات در درونشان سرکوب شده و به مرور زمان به آسیب های روانی تبدیل شوند. این مهارت حیاتی، سنگ بنای سلامت روانی پایدار و رشد عاطفی سالم در طول زندگی است.
به آنها کمک کنید تا احساسات خود را نام گذاری کنند
یکی از مهم ترین گام ها در آموزش احساسات به کودکان، کمک به آن ها برای نام گذاری احساساتشان است. وقتی کودک شما ناامید یا عصبانی می شود، زمان مناسبی است که مداخله کرده و احساسش را نام ببرید. مثلاً بگویید: به نظر میاد خیلی عصبانی هستی یا متوجه شدم که ناراحتی. این کار به او کمک می کند تا احساسات مبهم خود را به واژگان مشخص تبدیل کند.
می توانید با استفاده از کارت های احساسی که انواع احساسات روی آن ها نقاشی شده یا نوشته شده است، یک بازی سرگرم کننده راه بیندازید. این روشی عالی برای آموزش بیان احساسات به کودکان است. از طریق این بازی ها، کودکان یاد می گیرند احساسات خود و دیگران را تشخیص دهند، که به نوبه خود باعث تقویت مهارت های همدلی در آن ها می گردد. این تمرین مداوم در نام گذاری احساسات، پایه ای محکم برای هوش هیجانی و درک احساسات عمیق تر است.
زمانی که کودک قادر به نام گذاری احساسات خود باشد، بهتر می تواند آن ها را مدیریت کند. مطالعات نشان می دهد که نام گذاری احساسات منفی مانند خشم و غم، فعالیت بخش آمیگدال مغز (مرتبط با احساسات) را کاهش می دهد. این کاهش فعالیت، از شدت واکنش های عاطفی می کاهد و به فرد کمک می کند احساس بهتری داشته باشد. بنابراین، این مهارت نه تنها به شناخت احساسات کمک می کند، بلکه در تنظیم عاطفی نیز نقش بسزایی دارد.
از سرکوب احساسات کودک خودداری کنید
سرکوب احساسات کودک، یکی از بدترین کارهایی است که می توانیم انجام دهیم، زیرا این پیام را به او می رساند که احساساتش بی ارزش هستند. جملاتی مانند اینقدر غر نزن، چیزی نشده که! یا تو حق نداری جلوی من از کوره در بری!، عزت نفس کودک را خدشه دار می کنند و به او می آموزند که احساساتش را پنهان کند. این امر در نهایت منجر به انباشت مشکلات و کاهش عزت نفس در آینده می شود.
هنگامی که احساسات کودک سرکوب می شوند، آن ها در ضمیر ناخودآگاهش باقی می مانند و می توانند به توانایی های درونی و انرژی ذهنی او اختلال وارد کنند. این وضعیت می تواند باعث مشکلات در زندگی روزمره کودک شود، زیرا او در حال مبارزه درونی با هیجاناتی است که اجازه بروز پیدا نکرده اند. به جای سرکوب، به کودکان فرصت دهید تا احساسات خود را به طور سازنده بیان کنند و به آن ها نشان دهید که شما در کنارشان هستید تا این احساسات را درک و مدیریت کنند.
تعادل در بیان احساسات بسیار مهم است. هدف ما این نیست که کودکان صرفاً احساسات خود را بدون توجه به نیازهای دیگران بروز دهند. بلکه باید به آن ها فرصت دهیم تا دیدگاه خود را توضیح دهند و در یک بازه زمانی مشخص (اگر نیاز داشتند) گریه کنند. سپس موضوع را به آرامی ببندید و اجازه ندهید بیش از حد طولانی شود. این رویکرد، به رشد عاطفی سالم کمک می کند و از شکل گیری الگوهای رفتاری نامناسب جلوگیری می نماید.
به کودک مهارت های کنترل خشم را یاد دهید
احساس عصبانیت، یک احساس طبیعی است و مشکلی ندارد، اما مهم این است که کودکان یاد بگیرند چگونه این احساس را به شیوه ای سالم مدیریت کنند و آن را بر سر دیگران خالی نکنند. آموزش مهارت های کنترل خشم به کودکان، به ویژه نوجوانان، از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از مؤثرترین راه ها برای تخلیه خشم، فعالیت های جسمانی است.
کودکان را تشویق کنید تا انرژی خشم خود را از طریق ورزش هایی مانند دویدن، هنرهای رزمی، شنا یا هر فعالیت بدنی دیگری تخلیه کنند. این فعالیت ها نه تنها به مدیریت خشم کمک می کنند، بلکه به بهبود سلامت جسمی و روانی آن ها نیز منجر می شوند. همچنین، به آن ها بیاموزید که قبل از واکنش نشان دادن به عصبانیت، نفس عمیق بکشند و کمی مکث کنند تا بتوانند احساسات خود را بهتر شناسایی و کنترل کنند.
مهم است که کودکان درک کنند که احساس خشم طبیعی است، اما نحوه بیان آن باید سازنده باشد. با آموزش راه های سالم برای ابراز خشم، مانند صحبت کردن در مورد آن با یک فرد مورد اعتماد یا نوشتن احساسات در یک دفترچه، به آن ها کمک می کنید تا بدون آسیب رساندن به خود یا دیگران، با این احساس قدرتمند کنار بیایند. این مهارت ها، جزء لاینفک رشد عاطفی و هوش هیجانی هستند و به کودکان کمک می کنند تا در بزرگسالی نیز مدیریت احساسات مؤثرتری داشته باشند.
شش عبارت برای کمک به رشد عاطفی فرزندتان
زبان، ابزاری قدرتمند در آموزش احساسات به کودکان است. کلماتی که ما به کار می بریم، می توانند تأثیر عمیقی بر رشد عاطفی و درک احساسات آن ها داشته باشند. در اینجا شش عبارت کلیدی معرفی می شوند که می توانند به کودکان کمک کنند تا احساسات خود را بهتر شناسایی، بیان و مدیریت کنند:
احساسی که الان داری کاملاً طبیعیه
کودکان و نوجوانان اغلب نگران این هستند که «غیرعادی» باشند و این احساس ناشی از نیاز آن ها به پذیرفته شدن در جمع است. با گفتن این که «احساسی که الان داری کاملاً طبیعیه»، احساسات آن ها را عادی سازی می کنیم. این جمله به آن ها پیام می دهد که هیچ چیز عجیب یا اشتباهی در مورد احساساتشان وجود ندارد و همه انسان ها طیف وسیعی از احساسات را تجربه می کنند. این پذیرش، پایه امنیت عاطفی کودک است.
احساسی که الان داری همیشه موندگار نیست
احساسات دائمی نیستند و کودکان نیاز دارند بدانند که هر احساسی آغاز و پایانی دارد. از همه مهم تر، آن ها باید یاد بگیرند که احساسات گذرا هستند و قطعاً از شدت آن ها کاسته می شود. با درک این موضوع، کودکان می توانند بهتر با احساسات خود کنار بیایند. این امر به ویژه درباره احساسات منفی اهمیت دارد، زیرا اگر کودکان فکر کنند که نمی توانند با احساسات خود کنار بیایند، ممکن است به رفتارهای زیان آور روی آورند. این جمله، به آن ها امید و توانایی مدیریت احساسات را می دهد.
اجازه نده احساساتت تو رو کنترل کنه
اگرچه نمی توانیم احساسات خود را به طور کامل کنترل کنیم، اما تا حد زیادی می توانیم بر نحوه بیان آن ها تأثیر بگذاریم. این مهارت، تنظیم عاطفی نام دارد. موقعیت هایی که با آن ها روبه رو هستیم، به خودی خود احساسات خاصی را به وجود نمی آورند؛ بلکه این احساسات به ارزیابی ما از شرایط بستگی دارند. با آموزش این عبارت، به کودکان یاد می دهیم که قدرت انتخاب در واکنش به احساساتشان را دارند و می توانند از اسیر شدن در دام هیجانات شدید جلوگیری کنند. این توانمندی، جزء اساسی هوش هیجانی است.
برای احساست اسم بگذار
کودکان همیشه قادر نیستند احساساتی را که تجربه می کنند، نام ببرند. ما باید به آن ها کمک کنیم تا بر احساسات خود اسم بگذارند، زیرا با این کار احساس بهتری خواهند داشت. مطالعات نشان می دهد که با نام گذاری احساسات مانند خشم و غم، فعالیت بخش آمیگدال مغز (که با احساسات سر و کار دارد) کاهش می یابد. این کاهش فعالیت، از شدت واکنش های عاطفی ما می کاهد و احساس بهتری در ما ایجاد می کند. این مهارت، کلید شناخت احساسات و مدیریت مؤثر آن هاست.
مهم نیست چه احساسی داری من کنارتم
این جمله شاید مهم ترین چیزی باشد که می توانیم به کودکانمان بگوییم تا به کمک آن، توانایی عاطفی خود را رشد دهند. کودکان احساسات مختلفی را تجربه می کنند و برخی از آن ها با احساس گناه یا شرم همراه است. با گفتن این جمله که «مهم نیست چه احساسی داری، ما همیشه کنارتیم»، او احساس امنیت کافی خواهد داشت تا درباره احساساتش با شما صحبت کند. این حمایت بی قیدوشرط، پایه اعتماد و صمیمیت است و به کودکان اجازه می دهد بدون ترس از قضاوت، احساسات خود را بیان کنند و در نتیجه رشد عاطفی سالمی داشته باشند.
احساسات کودک را از طریق بازی شناسایی کنیم
کودکان، علاوه بر کلمات، خود را از طریق بازی نیز بیان می کنند. بازی درمانی و مشاهده دقیق بازی های آن ها، راهی قدرتمند برای شناسایی احساسات و درک دنیای درونی آن هاست. با گذراندن وقت با کودکان و تماشای نحوه بازی کردن آن ها، می توانید چیزهای زیادی درباره احساساتشان بفهمید. به عنوان مثال، کودکان مضطرب یا ناراحت اغلب با اسباب بازی های خود بازی های جنگی یا پرخاشگرانه می کنند.
هنگام مشاهده چنین مواردی، می توانید با جملاتی مانند چقدر درگیری پیش اومده! یا خیلی ترسناک به نظر می رسه! به احساسات آن ها اعتبار دهید. این جملات می توانند به آن ها کمک کنند تا درباره آنچه آن ها را آزار می دهد، صحبت کنند. حتی اگر مکالمه ای را شروع نکنید، این پذیرش و توجه شما باعث می شود کودک احساس راحتی بیشتری با شما داشته باشد و این آغاز راهی است که درباره مشکلات خود با شما درد و دل کند.
اگر می توانید کودک را به صحبت وادار کنید، به آرامی بپرسید چه مشکلی وجود دارد. اما اگر کودک نمی خواهد صحبت کند، موضوع را رها کرده و به زمان دیگری موکول کنید. فشار آوردن در چنین مواقعی ممکن است نتیجه عکس دهد. بازی، فضای امنی را برای کودکان فراهم می کند تا احساسات پیچیده خود را به شیوه ای غیرمستقیم بیان کنند و از این طریق، شما می توانید به درک عمیق تری از دنیای احساسی آن ها دست یابید و به رشد عاطفی آن ها کمک کنید.
کودکان را تشویق کنید تا احساسات شان را از طریق هنر بیان کنند
گاهی اوقات برای کودکان بیان احساسات از طریق کلمات دشوار است، به ویژه احساسات پیچیده یا ناشی از تروما و استرس. این احساسات سرکوب شده ممکن است به شکل های دیگری بروز کنند، مانند علائم جسمی (شکم درد، ناخن جویدن) یا تغییرات رفتاری (طغیان خشم، گوشه گیری، بی حالی). هنر، راهی قدرتمند برای تشویق کودکان به بیان افکار و احساسات خود به شیوه ای غیرکلامی است. نقاشی احساسات، ساخت کلاژ یا مجسمه، می تواند دریچه ای به دنیای درونی آن ها باشد.
همان طور که کتی مالچیودی در کتاب «کتاب مرجع هنر درمانی» اشاره می کند، احساسات، به ویژه آنهایی که ناشی از تروما، بحران یا مرگ هستند، به زبان آوردن شان سخت است و اغلب با کلمات نمی توان معنای آن ها را به طور کامل منتقل کرد. هنر می تواند در بیان احساسات پیچیده و شرایط دشوار بسیار مفید باشد. فرایند کار هنری به کودکان کمک می کند تا با احساسات خود روبرو شوند، بر افسردگی غلبه کنند، به آسیب های روحی پایان دهند و از غم و اندوه رهایی یابند. این رویکرد، به مدیریت احساسات به شیوه ای خلاقانه کمک می کند.
هنر تجسمی – شامل رنگ ها، شکل ها، خط ها و تصویرها – به شیوه ای با ما صحبت می کند که کلمات قادر نیستند. هنردرمانی روشی است که با استفاده از زبان غیرکلامی هنر، باعث رشد فردی، بینش و تحول می گردد و وسیله ای برای اتصال افکار، احساسات و ادراکات ما با واقعیات بیرونی و تجارب زندگی است. هنر می تواند روشی بسیار ساده و بی خطر برای بیان احساسات کودکان فراهم کند. آن ها می توانند بازی کنند، آزمایش کنند، خرابکاری کنند، از استعاره ها برای نمایش احساسات خود استفاده کنند، در قصه ها سیاحت کنند و با خلق شخصیت های داستانی احساسات خود را بیرون بریزند. این فعالیت ها به کودکان کمک می کند تا احساساتشان را به اشتراک بگذارند و از این طریق به شناخت احساسات خود و رشد عاطفی برسند.
هنر می تواند روشی بسیار ساده و بی خطر برای بیان احساسات کودکان فراهم کند. آنها می توانند بازی کنند، آزمایش کنند، خرابکاری کنند، از استعاره ها برای نمایش احساسات خود استفاده کنند، در قصه ها سیاحت کنند و با خلق شخصیت های داستانی احساسات خود را بیرون بریزند و هنر خود را با دیگران به اشتراک بگذارند.
فعالیت های هنری متنوعی وجود دارد که می توانید در منزل یا محیط آموزشی با کودکان تجربه کنید. به عنوان مثال، می توانید مجموعه ای از اشیا و تصاویر با جنس های مختلف فراهم کنید تا کودکان کلاژی از رنگ ها، بافت ها و تصویرها بسازند که به آن ها احساس آرامش و شادی می دهد. یا از آن ها بخواهید خودشان را به عنوان یک ابرقهرمان بکشند و قدرت فوق العاده خود را توصیف کنند. فعالیت دیگر می تواند کشیدن دست روی کاغذ و پر کردن آن با تصاویر چیزهایی باشد که هنگام عصبانیت و ناراحتی به آن ها احساس بهتری می دهد. این فعالیت ها باید مبتنی بر نقاط قوت و راه حل محور باشند و فضایی امن و حمایتی برای کودک ایجاد کنند تا بدون ترس از قضاوت، احساسات خود را بیان کند.
نقش کتاب و مطالعه در کنترل احساسات کودکان
کتاب ها یکی از بهترین ابزارها برای آموزش احساسات به کودکان و کمک به آن ها در شناسایی و گفت وگو درباره احساسات مختلف هستند. آن ها ایده هایی عملی برای مدیریت احساسات ارائه می دهند و به کودکان کمک می کنند تا با دنیای درونی خود و دیگران آشنا شوند. یکی از قدرتمندترین نکات استفاده از کتاب، این است که می توانیم از موضوع فاصله بگیریم؛ کودکان می توانند درباره احساسات یک شخصیت داستانی صحبت کنند، بدون اینکه احساس کنند مستقیماً در مورد احساسات خودشان صحبت می شود.
شخصیت های کتاب می توانند متحدان قدرتمندی باشند. در حالی که کودکان دیدگاه آن ها را متصور می شوند، احساسات خود را درون آن ها می ریزند و خود را در تجربیات آن ها می شناسند. از طریق یک کتاب، ممکن است برای احساسات عجیب و غریب خود اسمی پیدا کنند و درک کنند که تنها نیستند. بسیاری از کتاب های کودکانه درباره احساسات، به کودکان نشان می دهند که دیگران نیز دنیای عاطفی و درونی خود را دارند و این به تقویت همدلی در آن ها کمک می کند. این همدلی، جزء کلیدی هوش هیجانی است.
با آموزش سواد عاطفی از طریق مطالعه، می توانیم کودکان را برای تجارب آینده آماده کنیم و به آن ها کمک کنیم تا با دیگران ارتباط مؤثرتری برقرار کنند. کتاب ها می توانند به کودکان بیاموزند که احساسات مختلفی وجود دارند و همه آن ها طبیعی هستند. این آموزش زودهنگام، پایه ای محکم برای رشد عاطفی و سلامت روان در طولانی مدت فراهم می آورد و به کودکان این توانایی را می دهد که احساسات خود را به شیوه ای سالم مدیریت کنند.
احساسات در کودکان بیش فعال
کودکان مبتلا به ADHD (اختلال نقص توجه و بیش فعالی) معمولاً با مشکلاتی در تمرکز، تحریک پذیری و بیش فعالی مواجه هستند. اما اغلب یک علامت مهم دیگر نیز در این کودکان وجود دارد که کمتر به آن اشاره می شود: مشکل در مدیریت احساسات. متخصصان روانشناسی کودک که با کودکان ADHD کار می کنند، گزارش داده اند که احساسات نقش بسیار عظیمی در مشکلات روزانه این کودکان ایفا می کنند.
احساسات کودکان ADHD همانند دیگر کودکان است؛ آن ها نیز احساس خشم، رنجش، غم، ناامیدی و نگرانی را تجربه می کنند. اما تفاوت اصلی در بسیاری از کودکان ADHD این است که این احساسات شدیدتر و فراگیرتر هستند. همچنین به نظر می رسد که دوام بیشتری داشته و مانع زندگی روزمره آن ها می شوند. هنگامی که کودکان بیش فعال قادر نباشند احساسات خود را مدیریت کنند، مشکلات به طرق مختلفی ظاهر می شود. برخی ممکن است هنگام عصبانیت یا استرس نتوانند خود را کنترل کنند، در حالی که برخی دیگر با وجود احساس خستگی، همچنان خود را به زحمت می اندازند تا کاری دیگر انجام دهند.
کودکان مبتلا به بیش فعالی، بیشتر از کودکان هم سن خود، ممکن است با کوچک ترین رنجشی، آزرده خاطر شوند؛ در مورد مسائل کم اهمیت، بیش از حد و به مدت طولانی نگران شوند؛ هنگامی که عصبانی یا آزرده هستند، به سختی آرام شوند؛ حتی از کوچک ترین انتقادی دلخور شوند؛ و برای رسیدن به چیزی که در لحظه می خواهند، اصرار و پافشاری کنند. این ناتوانی در مدیریت احساسات، به دلیل تفاوت در عملکرد مغز، به ویژه در بخش های مربوط به حافظه فعال و توانایی استدلال، رخ می دهد.
کودکان ADHD معمولاً با حافظه فعال مشکل دارند و این باعث می شود که نتوانند تصویر بزرگتری را در ذهن نگه دارند. آن ها با هر احساسی که در لحظه دارند، درگیر می شوند. در حالی که سایر کودکان با افزایش سن یاد می گیرند که چگونه احساسات خود را مدیریت کنند تا خیلی گرفتار آن نشوند، کودکان مبتلا به ADHD در این زمینه کندتر هستند و طول می کشد تا به این توانایی برسند که خود را آرام کنند. بنابراین آن ها احتمالاً بیش از حد در احساسات خود غرق می شوند و در نتیجه ممکن است خیلی زود از انجام هر کاری دست بکشند، غرق در دلسردی، ناامیدی یا عصبانیت شوند، برای شروع کاری که باید انجام دهند طفره روند، یا از تعامل با دیگران خودداری کنند. به عبارت دیگر، احساسات آن ها در هر لحظه می تواند تمام فکر آن ها را به خود جلب کند.
هنگامی که کودکان با احساسات خود دست و پنجه نرم می کنند، ممکن است این طور به نظر برسد که راهی برای جلوگیری از رفتارهای منفی آنها وجود ندارد. اما مواردی شما می توانید به آنها کمک کنید تا احساسات خود را مدیریت و کنترل کنند.
هنگامی که کودکان با احساسات خود دست و پنجه نرم می کنند، ممکن است این طور به نظر برسد که راهی برای جلوگیری از رفتارهای منفی آن ها وجود ندارد. اما مواردی وجود دارد که شما می توانید به آن ها کمک کنید تا احساسات خود را مدیریت و کنترل کنند. با تأیید احساسات ظاهری آن ها شروع کنید: می تونم بفهمم از این که توی نمایشگاه علوم رتبه دوم شدی چقدر احساس ناامیدی می کنی. در این باره که آن ها چه احساسی باید داشته باشند، بحث نکنید، چون معمولاً مسئله را تشدید می کند.
هنگامی که کودک آرام شد، به او کمک کنید تا راهی بهتر برای کنار آمدن با آن احساس پیدا کند؛ راهی که ممکن است فکرش را به جای دیگری معطوف کند. به عنوان مثال می توانید بگویید: می دونم که خیلی ناراحتی و می خوای نمایشگاه علوم رو ترک کنی و بری خونه، اما من به کارت افتخار می کنم. می دونم که خیلی براش زحمت کشیدی و آدمای زیادی با دیدنش تحت تأثیر قرار گرفتن. حتی اگه از قرار گرفتن در رتبه دوم ناراحتی، اما هنوز دلیل خوبی داری برای این که به کاری که کردی افتخار کنی. اگر کودک شما اغلب با مدیریت احساساتش مشکل دارد، مشورت با یک روانشناس کودک یا متخصص می تواند بسیار مفید باشد.
احساسات در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم
کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) معمولاً در تشخیص و کنترل احساسات دچار مشکل هستند. این چالش ها می توانند بر توانایی آن ها در درک احساسات دیگران و واکنش مناسب به آن ها نیز تأثیر بگذارند. کودکان مبتلا به اوتیسم اغلب به سختی می توانند حالات چهره و احساسات پشت آن را تشخیص دهند، از عبارات احساسی استفاده یا الگوبرداری کنند، احساسات خود را درک و کنترل کنند، و احساسات دیگران را درک و تفسیر کنند. این مسائل گاهی اوقات ممکن است به نظر برسد که آن ها با دیگران همدلی ندارند، در حالی که این صرفاً به دلیل چالش های پردازش عاطفی است.
تشویق رشد عاطفی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم
با وجود چالش ها، مهارت های رشد عاطفی در کودکان مبتلا به اوتیسم می تواند بهبود یابد. در اینجا چند ایده برای آموزش احساسات به کودکان با اوتیسم وجود دارد: در شرایط عادی احساسات را نام گذاری کنید. هنگامی که در حال خواندن کتاب، تماشای فیلم یا ملاقات با دوستانتان هستید، به احساسات اشاره کنید. مثلاً بگویید، نگاه کن، سالی می خنده، اون خوشحاله. هشیار باشید و به احساسات کودک خود واکنش نشان دهید. مثلاً بگویید تو داری می خندی پس باید خوشحال باشی؛ حتی می توانید احساسات خود را مهم جلوه دهید: من خیلی هیجان زده ام! بزن قدش.
توجه کودک خود را جلب کنید. اگر با کودک خود صحبت می کنید و پاسخی دریافت نمی کنید، دوباره ادامه دهید. ممکن است اوایل برای جلب توجه کودک، لازم باشد این کار را به صورت اغراق آمیزی انجام دهید. ارتباط چشمی و نگاه کردن را تقویت کنید. با پیوستن به هر کاری که فرزندتان انجام می دهد، می توانید کودک خود را ترغیب کنید تا هنگام تعامل به شما نگاه کند. یا اگر فرزندتان چیزی را طلب کرد، صبر کنید تا به شما نگاه کند و سپس آنچه را که می خواهد به او بدهید. برای جلب توجه کودک با صدایی سرزنده و بلند حرف بزنید. همچنین، توجه کودک را به شخص دیگری جلب کنید؛ به عنوان مثال، از فرد دیگری بخواهید آنچه را که گفتید به فرزندتان بگوید تا توجه کودک به شخص دیگری جلب شود. روش های درمانی مختلفی برای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم وجود دارد که برخی از آن ها ممکن است به کودک شما در شناخت و نشان دادن احساسات کمک کند، از جمله بازی درمانی و فعالیت های عملی.
سوالات متداول
چگونه به کودک کمک کنیم تا احساساتش را بیان کند؟
برای کمک به بیان احساسات، ابتدا خودتان الگوی خوبی باشید و درباره احساساتتان صحبت کنید. سپس، به کودک کمک کنید تا احساساتش را نام گذاری کند و به او اجازه دهید در فضایی امن، احساساتش را بروز دهد. بازی درمانی و هنردرمانی نیز ابزارهای مؤثری هستند.
چگونه سر صحبت را با کودک درباره احساساتش باز کنیم؟
با دقت به رفتار کودک توجه کنید و احساساتش را تأیید کنید، مثلاً می بینم که ناراحتی. سپس با پرسش های همدلانه و باز، او را تشویق به صحبت کنید. برای کودکان خردسال، استفاده از داستان ها یا کارت های احساسی می تواند مؤثر باشد.
چرا کودکان بیش فعال با احساسات خود درگیر هستند؟
کودکان بیش فعال اغلب به دلیل چالش در حافظه فعال و مدیریت عملکردهای اجرایی مغز، با احساسات خود درگیر می شوند. این احساسات برای آن ها شدیدتر و طولانی تر است و مدیریت آن ها بدون کمک، دشوارتر است.
چگونه به کودک خود کمک کنیم تا احساساتش را مدیریت کند؟
ابتدا احساسات کودک را تأیید کنید. سپس، به او مهارت های کنترل خشم و تنظیم عاطفی را بیاموزید، مثلاً با فعالیت های بدنی یا تمرینات آرام سازی. آموزش نام گذاری احساسات و درک گذرا بودن آن ها نیز در مدیریت احساسات کلیدی است.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "شکل احساسات برای کودکان" هستید؟ با کلیک بر روی آموزش، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "شکل احساسات برای کودکان"، کلیک کنید.