عطا مهراد: سر و صدای جریان هنری از بیرون بلند است، اما تاثیرش محدود
ماهرخ عباسپور: نمایشگاه تجسمی با عنوان 18*24 با نمایش هزار و 200 اثر با محوریت نوروز در حال برگزاری است و عطا مهراد، از مدیران برگزار کننده آن به شمار می رود به بهانه همین ماجرا به گفت وگو با این هنرمند پرداختیم که در ادامه می خوانید.
عطا مهراد را با کارهای سینمایی اش بیشتر به خاطر می آوریم چه اتفاقی افتاد که از سینما به سمت هنرهای تجسمی حرکت کردید؟
من فکر می کنم درست است که سینماگر شدم اما اگر در یک شرایط دیگر بودم، شاید نقاش می شدم با همه این تفاسیر اولویت همیشه برای من انجام فعالیت هنری بود، البته در حال حاضر من به عنوان یک هنرمند سینماگر به شمار می آیم اما در سال 1397 یک فرصتی به نام برای من پیش آمد که فکر کردم شاید بتوانم در نقش مدیریتی با فضای هنرهای تجسمی گره بخورم.
آرت یونیتی در واقع یک کسب وکار خانوادگی است و اعضای هییت مدیره همه اعضای یک خانواده هستند. ایده این ار با پیشنهاد اولیه دکتر ترقی که دایی من هستند شروع شد و پیشنهاد داد که یک فضای این چنین راه اندازی کنیم و خودشان هم از همان زمان حمایت مالی پروژه را آغاز کردند.
هسته اصلی که مدیر عامل و بنیانگذار مجموعه یعنی سارا مدقالچی هم از بستگان ما است و الان که پنج سال از شروع این تجربه می گذرد، باید بگویم در این مدت این نگاه تجسمی روی کارهای سینمایی من حد بالایی تاثیر گذاشت. هنر این امکان را به ما ارایه داد تا صدای آن طبقه از هنرمندانی شویم که صدا نداشتند.
این مجموعه می تواند پاسخگوی نیاز هنری قشر متوسط باشد؟
در دهه های اخیر جامعه متوسط ایران رشد چشمگیری داشته است این طبقه نیازهای خاص خود را دارد و بخشی از این نیازها نیاز فرهنگی هستند، نیاز فرهنگی طبقه متوسط ایرانی عمدتا با تیاتر، سینما و ادبیات پاسخ داده می شوند و جهان تجسمی ایران، چندان پاسخ ملموسی برای نیازهای طبقه متوسط ندارد و عمدتا پاسخگوی طبقه مرفه جامعه در این حوزه بوده است. یک جامعه هنری در ایران شکل گرفته که جمعیتش قابل مقایسه با دهه های سابق نیست و این اتفاق به این خاطر است که خانواده ها فرصت های بیشتری را به فرزندانشان و برای طی کردن مسیر هنرمند شدن اختصاص می دهند، دانشگاه ها بیشتر به این حوزه توجه کردند و همین ماجرا سبب شده تا ما با جمعیت بزرگ تری از جامعه هنرمندان در ارتباط باشیم.
ما فکر می کردیم که این نیاز توسط یک تامین کننده می تواند پاسخ داده شود ولی به یک تسهیل گری در این میان نیاز است که از هنر تجسمی صحبت کند و بگوید چرا دنبال کردن هنرمند معاصر حایز اهمیت است، از طرفی به هنرمند پلتفرم دهد تا بتواند خودش را برای آن طبقه پرزنت کند. مجموعه ما همان بستری است که این موارد را به یکدیگر وصل می کند و این ایده مرکزی شکل گیری این مجموعه شده است.
مجموعه ما در حال تلاش است تا فرصت هایی بسازد و این فرصت ها بتواند ضامن بقای مجموعه و مسیولیتی که برای خودش تعریف کرده و فرصتی که برای آن هنرمندان ایجاد شده شود. باید دو بحث کمیت و کیفیت را بررسی کنیم، شما به عنوان فعال حوزه هنری می دانید که سر و صدای جریان هنری از بیرون بلند است، اما تاثیراتشان محدود است، یعنی هیچ تیاتر، فیلم، نمایشگاه و کنسرتی ظرفیت اینکه یک نقش انقلابی در جامعه را ایفا کنند ندارند، گاهی اوقات این برچسب ها برای برداشت های غیر فرهنگی به آن زده می شود، اما هنر دایره تاثیرگذاری محدودی دارد اما کیفیت این اثر گذاری متفاوت است و زیر ساخت اجتماعی می خواهد. یک شهروند باید آموزش ببیند تا با این ظرفیت ها آشنا شود به همین دلیل هم می گویم دایره تاثیرگذاری هنر محدود است.
با توجه دیدگاه هایی که این مجموعه داشته تا کنون توانسته تاثیری در فضای هنری داشته باشد؟
دو شاخص برای این ماجرا وجود دارد، اگر بخواهیم بگوییم موثر بوده است یا موثر نبوده است، باید بگوییم بله، موثر بوده و یک بازیگر جدی در بازار تجسمی ایران است، اما اگر بخواهیم بدانیم این تاثیرات بنیادی است ؟ باید بگویم خیر، موضعی و حوزه است.
از آنجایی که این مجموعه بعد از اختراع NFT راه اندازی شد، چقدر رویکردهای شما به این ایده نزدیک بود؟
هرچند که ایجاد NFT مبتنی بر بیت کوین در سال های 2012-2013 ساخته شد، اما زمانی که این فضا در حوزه تجسمی ترند شد و جایگاه خودش را در میان مخاطبان پیدا کرد، بیش از دو سال از شروع فعالیت مجموعه ما می گذشت. NFT از ابتدا نیامده بود که به پلتفرم ها کمک کند بلکه هدفش ارتباط مستقیم هنرمندان با مخاطبان و حذف واسطه بود و ما به عنوان یک پلتفرم کار واسطه گریی انجام می دادیم بنابراین با نگاهی تند باید گفت نه تنها رویکردهایمان یکی نبود بلکه می توانست منجر به حذف ما شود.بنابر این ما نمی توانستیم نقش چندانی ایفا کنیم مگر آنکه سرویس NFT ارایه کنیم که بیزنسس پلن ما چنین چیزی نبود.
یک موضوعی که درباره NFT وجود دارد این است که آنقدری که پر سر و صدا در جامعه هنری حاضر شد، نتوانست خدمت خاصی را به هنرمندان ارایه دهد در واقع همان اتفاقی که در فضای عادی رخ می دهد، در آن جا نیز باز تولید شد، درواقع یک عده هنرمند هستند که می توانند با قیمت زیاد همه آثارشان را به فروش برسانند و یک عده هنرمند هم هستند که هیچ چیز نمی توانند بفروشند، برای همین آن فضا بازتولید همان نظام سرمایه دار حاکم در جهان بود. با بررسی این جزییات می توان گفت مجموعه برای همان دسته از هنرمندانی طراحی شده که نمی توانند محصولشان را بفروشند.
245245
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "عطا مهراد: سر و صدای جریان هنری از بیرون بلند است، اما تاثیرش محدود" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "عطا مهراد: سر و صدای جریان هنری از بیرون بلند است، اما تاثیرش محدود"، کلیک کنید.