در یک اقیانوس گیر افتاده ام!
محمود پوروهاب با بیان این که از شعر کودک و نوجوان حمایت نمی شود، گفت: من در زمانی گیر افتاده ام که هیچ راه پس و پیشی ندارم، شعر گفتن کارم شده است، مانند کسی هستم که در اقیانوسی گیر افتاده باشد. اگر در سن شاعران جوان بودم، حقیقتا می گویم شعر گفتن را رها می کردم.
این شاعر ادبیات کودک و نوجوان که به تازگی با مجموعه «شعرهای رودخانه» به عنوان شایسته تقدیر بخش کودک و نوجوان جشنواره شعر فجر شناخته شد، در گفت وگو با ویکی بلاگ درباره وضعیت شعر کودک و نوجوان و ارزیابی اش از کتاب هایی که در این زمینه منتشر می شود، اظهار کرد: نزدیک به 30 یا 40 سال است در کار شعر و داستان و ادبیات کودک و نوجوان هستم و تقریبا تمام آسیب ها را می شناسم و قدم به قدم جلو آمدم تا این جا رسیدم.
او با بیان این که کسانی که هنوز شعر کودک و نوجوان می گویند کار بزرگی انجام می دهند، گفت: شعر خوب و استاندارد کمتر چاپ می شود. متولیان فرهنگی در جشنواره های مختلف می گویند باید به ادبیات مخصوصا به شعر کودک و نوجوان توجه شود ولی عملا این اتفاق نمی افتد. اگر امروز چند نفر شعر کودک و نوجوان می گویند، واقعا به آن ها باید آفرین گفت. اگر به سن و سال آن ها بودم این کار را رها می کردم، چون اصلا الان کسی شعر چاپ نمی کند. کمابیش کانون پرورش فکری و برخی ناشران شعر چاپ می کنند اما نسبت به سابق اندک است.
پوروهاب با بیان این که بیشتر شعرهایی که در حوزه کودک و نوجوان چاپ می شوند، سفارشی هستند، توضیح داد: این شعرها کارهایی نیست که خود شاعر بخواهد بسراید و از دلش برآمده باشد، یک سری از کارها نیز به دست ناشران بازاری افتاده است؛ این ناشران به شاعران سفارش می دهند و شاعران نیز به خاطر تامین معاش و زندگی شان گُروگُر شعر می گویند، بیشتر هم شعر خردسال و ناشران آن ها را با آب و رنگ جلوه می دهند در حالی که بعضا محتوایی ندارند و بازاری اند. بعضا ناشران شاعران را به سمت کارهای نازل هدایت می کنند.
این شاعر با بیان این که گاه در جشنواره ها کتاب ها را داوری می کند و یا در نشر کار کارشناسی انجام می دهد، گفت: گاه می بینم فردی کتاب های شعر زیادی گفته است که ما اصلا آن ها را نمی شناسیم، آن ها اصلا شاعر نیستند و مطرح نیستند، ما نمی توانیم حتی یک شعر استاندارد از آن ها را در یک نشریه چاپ کنیم چه رسد به کتاب اما چندین جلد کتاب منتشر کرده اند. این افراد که شعرهای شان شعرهای نازلی هم هست، به سفارش ناشران سروده شده و ناشر پولی به آن ها داده و آن ها نیز کار انبوه می کنند. این آسیب در شعر کودک و نوجوان وجود دارد. از شعرهای جدی و باکیفیت خیلی استقبال نمی شود.
او با بیان این که از شاعران حمایت نمی شود، گفت: سال هاست جشنواره های ما تعطیل یا کم رونق شده اند، البته جشنواره ها هم خیلی به کتاب ها ارزش گذاری نمی کنند مگر یکی دو جا که آن هم خیلی کم رنگ است. سابقا جشنواره ها و نشریات زیادی وجود داشت و تعداد ناشرانی که کارهای جدی چاپ می کردند، زیاد بود که الان کمتر شده و کسانی که کتاب خوب تولید می کنند جایی ندارند که آن ها را چاپ کنند و در دسترس مخاطبان قرار بدهند.
پوروهاب با تاکید بر این که با وجود شهرت و سال ها فعالیت در این زمینه جایی برای انتشار آثارش ندارد، خاطرنشان کرد: 3 سال پیش کاری را به ناشر سپرده ام که هنوز چاپ نشده است؛ ناشر بودجه ندارد، کاغذ ندارد و مشکلات دیگر. اما ناشران بازاری هستند که خیلی راحت کتاب های تصویری چاپ می کنند و شاعران نیز شرایط آن ها را می پذیرند. ما شاعران قدیمی که به شعر احترام می گذاریم، هرگز حاضر نیستیم چنین قراردادهایی ببندیم و چنین کاری کنیم چون برای مان به اصطلاح افت دارد اما کسانی هستند که این کارها را به اجبار مشکلات زندگی، انجام می دهند.
او با تاکید بر این که متولیان فرهنگی برخلاف گفته های شان به شعر و ادبیات توجهی ندارند، گفت: بارها گفته شده است که شعر کودک و نوجوان این آسیب ها را دارد، اما با گفتن آسیب ها کاری درست نمی شود، شعر نیاز به حمایت دارد. اگر وجهه ای که در جشنواره ها به شاعران داده می شود بیشتر باشد، شاعران ترغیب می شوند تا کار خوب انجام دهند. این حمایت ها کم است. شاعری را می شناسم که 15-16 سال در زمینه شعر کودک کار کرده اما نتوانسته کتابی منتشر شود، اگر کتابی نداشته باشد انگیزه اش از بین می رود و یا کار را رها می کند اما اگر امکان نشر کتاب پیدا کند، انگیزه می یابد و متوجه می شود شعرش دیده می شود.
این شاعر کودک و نوجوان با بیان این که اگر جای شاعران جوان بود این کار را رها می کرد، گفت: من در زمانی گیر افتاده ام که هیچ راه پس و پیشی ندارم، شعر گفتن کارم شده است، مانند کسی هستم که در اقیانوسی گیر افتاده باشد، جایی نمی توانم بروم. اگر در سن این شاعران جوان بودم، حقیقتا می گویم شعر گفتن را رها می کردم. کسانی که در این وضعیت همچنان شعر می گویند سرمایه ها و گنجینه های فرهنگی ما هستند که بی اعتنا رها شده اند.
او ادامه داد: از متولیان جشنواره فجر و نگاهی که به شعر دارند باید تشکر کرد اما این ها کافی نیست و باید متولیان فرهنگی و هنری ما بیشتر بجنبند. حوزه های هنری ما کاری نمی کنند. در این چند سال چه کاری کرده اند؟ البته کار می کنند و های و هوی دارند اما کارهایی انجام می دهند که ضرر و هزینه ای برای شان نداشته باشد، دنبال کارهای بی ضرر و بی هزینه می گردند. دنبال کارهای جدی نیستند. آن ها وظایف اولیه و اولویت های خود را چون هزینه بر است، رها کرده اند و دنبال کارهای دیگر مثلا قصه گویی و مسابقه نقاشی رفته اند، این ها خوب است اما اصل نیست. کتاب اصل است، این که بچه ها کتاب بخوانند و همایش شعر داشته باشند. جشنواره ها باید تکاپو داشته باشند و حمایت شوند. هنرمندان را رها کرده اند و دنبال چیزهایی رفته اند که هزینه بر نباشد.
محمود پوروهاب با بیان این که از حمایت نشدن ها ناراحت است، گفت: شعر کودک و نوجوان به حمایت بیشتری نیاز داد. این ها را به جهت دلسوزی می گویم نه از سر دشمنی. نهادهای فرهنگی ما خیلی از کارهای فرهنگی عقب هستند، به گذشته که نگاه می کنم می بینم کارها درخشان تر بودند و حمایت های بیشتری از ادبیات کودک و شعر کودک می شد اما الان متاسفانه این طور نیست.
پایان خبر ویکی بلاگ
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "در یک اقیانوس گیر افتاده ام!" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "در یک اقیانوس گیر افتاده ام!"، کلیک کنید.